
ساعت 7 غروب 28 بهمن ماه پسر 13 سالهای
به نام «سعید» خود را به گشت کلانتری 112 ابوسعید رساند و ادعا کرد مردی در
خیابان وحدتاسلامی میخواسته وی را فریب داده و برباید که وی موفق به
فرار شده است.
با توجه به ادعاهای این نوجوان، مأموران سراغ مرد
مرموز رفتند و عجیب اینکه وی با دیدن پلیس پا به فرار گذاشت و همین کافی
بود تا مأموران با تعقیب و گریز خیابانی وی را که «بنیامین» نام دارد،
دستگیر کنند.
همزمان سعید و مادرش پرده از جزئیات
اقدام به آدمربایی مرد مرموز برداشتند و بازپرس شعبه سوم دادسرای منیریه
تهران برای افشای جرایم احتمالی و مشابه وی دستور داد مأموران اداره 11
پلیس آگاهی دست به تحقیقات فنی و تخصصی از بنیامین بزنند.
سعید در این مرحله به افسر تحقیق گفت :
از داخل کوچه شهید حیدری که خانه داییام در آنجاست، در حال بازگشت به
خانهمان بودم که این مرد مرا صدا زد و با نشان دادن در یک آپارتمان و به
بهانه اینکه عینکش را همراه ندارد، از من خواست نوشته روی یکی از زنگهای
آیفون ساختمان را برایش بخوانم؛ قصد خواندن نوشته را داشتم که ناگهان این
مرد دستانش را روی دهانم گذاشت تا نتوانم داد و فریاد کنم و قصد داشت مرا
با خود ببرد.
من توانستم دست این مرد را گاز بگیرم،
وقتی مرا رها کرد روی زمین افتادم و توانستم فرار کنم. پشت خودروهای پارک
شده مخفی شده بودم که متوجه خودروی پلیس شدم، خودم را به مأموران رسانده و
با نشان دادن آن مرد موضوع را به آنها اطلاع دادم.
بنیامین 40 ساله که بررسیهای پلیسی نشان داد بارها به خاطر سرقت به زندان افتاده است انگیزه خود از کودکربایی را دزدی دانست و گفت : با این شیوه و شگرد از نوجوانان 10 تا 12 ساله و به بهانههای مختلف کمک میخواستم و زمانی که به من نزدیک میشدند، برای سرقت پول و دیگر اموال با ارزش همراهشان اقدام به گرفتن آنها میکردم تا بتوانم جیبهایشان را خالی کنم.
منبع : بیتوته
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایران، در عملیاتی غافلگیرانه «لئونی گرنگر» زن 25 ساله همراه دو مرد 28 ساله درخصوص پرونده قتل و سرقت از «مهمت حسن» مرد ثروتمند مقیم لندن به دام افتادند.
اعضای این باند سرقت ابتدا طعمههای خود را شناسایی میکردند و پس از طعمه قرار دادن زن جوان در مسیر مردان ثروتمند آنها را به کمینگاه خود میکشاندند. پس از اینکه «مهمت حسن» در یک مسابقه شرطبندی 15 هزار پوند برنده شد، نقشه جدیدی از سوی اعضای باند طراحی شد. این بار تصاویر منتشر شده در گوشی همراه و صفحههای اجتماعی مقتول، مأموران پلیس را به سوی سرنخهای جدیدی از دزدان کشاند.
اجرای چند نقشه سرقت در طول یکسال که همه آنها به صورتی خاص و هدفمند برنامهریزی شده بودند، مأموران پلیس اسکاتلندیارد را به سرعت به سمت عاملان این جنایات جنجالبرانگیز سوق داد. پس از یکسال جستوجوی میدانی از طریق انتشار تصاویر «گرنگر» در همه مراکز پلیس و فرودگاهها، سرانجام وی در منطقه اعیاننشین «میفئر» انگلستان به دام افتاد. وی در بازجوییهای خود به مأموران پلیس اعتراف کرد با همکاری دو دوستش طرح سرقت از ثروتمندان را اجرا کردهاند.
منبع : شهر خبر
این
کوه باستانی پردیس است که در حومه شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر
و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد. قله این کوه
نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط
استواست.
مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله
۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین
توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین به جای سر پائینی به نرمی به
سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار
دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف
کرداند.
از
جمله خواص خارق العاده ی این کوه کمک به درمان مبتلایان به ایدز است.به
خاطر نزدیکی این کوه به خورشید امکان رشد و نمو ویروس های بیماری زا از
جمله ویروس HIV صفر است.
پزشکان متخصص بریتانیایی در موسسه ی Imperial Medical College در شهر لندن اخیرا در مقاله ای در روزنامه ی تایمز ضمن بر شمردن این خاصیت از سازمان ملل درخواست کرده اند تا نام این کوه را به ANTI-HIV Mountain تغییر دهند.
دکتر Tim Hopkins رییس موسسه ی فوق و
دارنده ی مدرک فوق تخصص در رشته ی ایمونولوژی و ویروس شناسی درخواست ایجاد
شهرکهای درمانی برای مبتلایان به ایدز در این منطقه داشته است.وی معتقد
است با اسکان مبتلایان به ایدز در این منطقه پس از حداکثر مدت ۱۸ ماه هیچ
نشانه ای از بیماری در این مبتلایان دیده نشود. از دیگر خواص درمانی این
کوه که زبانزد همه ی متخصصین mountain trapi (کوه درمانی) است، خواص
مغناطیسی بوده که باعث تخریب سلول های سرطانی شده و به همین دلیل متخصصین
بسیاری بیماران سرطانی را به کوه نوردی در این کوه توصیه میکنند.
پوشش
گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی
فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما پیش خرید چند کارخانه ی داروسازی
بزرگ جهان است. یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advil که یکی از بهترین قرص های
شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه
می شود.
این منطقه خرمای ویژه ای نیز تولید می کند
که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره ی خود غرق می شود یعنی یک
کاسه ی آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود.
اندازه ی این خرما اندازه ی
آلبالو بوده و به جهت همان خواص دارویی منطقه تماما برای ساخت قندهای رژیمی
برای بیماران دیابتی صادر می شود.
نکته ی جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه ی شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود.فعلا سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده و فسیل های مختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است.
در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی
از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد، آن هم در اطراف عسلویه! مردم چاهه
و جم، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند و به استناد علائم
موجود در آتشکده احتمالا یکی از اولین مکان هایی بوده که نفت در آن سوزانده
شده است.
با افتتاح جاده ی فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی، رفتن به این منطقه خیلی راحت تر شده است. پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه ی هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است.
منبع : بیتوته
روی زمین مکانهایی وجود دارند که از
دیدنشان سیر نمیشوید اما در عین حال روی همین کره خاکی جاهایی هم وجود
دارند که ترس به دلها میاندازند و بازدید از آنها مستلزم شجاعت و جسارتی
بیمانند است. در همه کشورهای جهان جاهایی وجود دارند که از آنها با لفظ
تسخیر شده نام برده میشود. جاهایی که محل رفت و آمد ارواح خبیث و یا
شکارگاه اشباح ناخوشایند هستند. در اینجا ما فهرستی از ترسناکترین اماکن
موجود روی کره زمین را در اختیار شما قرار میدهیم که مطمئنا هرگز تمایل
نخواهید داشت از نزدیک آنها را ببینید.
زندانهای مخوف، قتلگاه
انسانهای بیگناه، مکانهایی که شاهد خودکشیهای بسیار بودهاند،
بیمارستانهای روانی و... پس از آنکه این مکانها به زور بسته شده، ترک
شده یا تعطیل شدند تبدیل به متروکههایی گشتند که شاهد انواع تجربیات
ناخوشایند از جمله مشاهده ارواح، خودکشی، مرگهای مرموز، اشباح شیطانی و
حملات ناشی از ترس بودند. بدین جهت بازدید از آنها ممنوع شد! با ما در
مرور این فهرست ترسناک همراه شوید تا شما را نیز در ترس مستولی بر این
مکانها شریک کنیم!
پارک تفریحی تاکاکانونوما (Takakanonuma)، توکیو، ژاپن
باید این حقیقت را تصدیق کنیم که هر مکانی که متروک میشود به صحنهای مناسب برای ساخت فیلمهای ترسناک تبدیل میشود. درست مثل وضعیتی که این پارک تفریحی در کشور ژاپن بدان دچار شده است. این پارک که در سال 1973 ساخته شد خیلی زود و تنها دوسال پس از آغاز فعالیتش تعطیل گشت. اگرچه هیچ دلیل رسمی برای تعطیلی آن ذکر نشد ولی به نظر میرسد این مسئله بیارتباط با مرگهای مشکوکی رخ داده در این مکان نبود. در 1986 سازندگان آن یکبار دیگر شانس خود را آزموده و درهای آن را بروی عموم باز کردند ولی این امید تنها یک سال دوام آورده و پارک بار دیگر و این بار برای همیشه تعطیل شد. اگر امروز نگاهی به آن بیاندازیم میبینیم که این تجلی سرگرمی و شادی اکنون توسط درختان و گیاهانی احاطه شده که همگی در حال تغذیه از آن و به مصرف رساندنش هستند. این سرگذشت ناخوشایند مکانهایی است که ناگهانی ترک میشوند و هیچ تصمیمی برای جایگزینی یا تعمیر آنها وجود ندارد. اما چیزهای بدتر از این هم است. اینجا مکانی است که بدون ارائه هیچ توضیح رسمی تعطیل شد پس نام و نشانی از آن روی هیچ نقشهای وجود ندارد. اگر روزی گذرتان به این مکان افتاد معلوم نیست چه اتفاقاتی در انتظارتان خواهد بود؟!
هامبرستون و لانوریا (Humberstone, Lanoria)، شیلی
هامبرستون و لانوریا دو شهر معدنی در کشور شیلی هستند که اکنون متروکه شدهاند. به دنبال رونق صنایع و اکتشافات معدنی در این کشور این دو شهر در سال 1872 و با هم تاسیس شدند. اما پس از کسادی بزرگ اقتصادی و از رونق افتادن این صنایع معدنی در 1958 این شهرها نیز به تعطیلی کشیده شده و دو سال بعد تنها متروکههایی ملالآور از آن دو باقی مانده بود. بنا بر باور عموم زمانی که این دو شهر هنوز در اوج رونق و شکوفایی بودند با کارگرانی که در معادن فعالیت میکردند همچون بردگان رفتار میشد. اما امروز این شهر به قلمرو اشباح و ارواح تبدیل شده که شب هنگام در آن قدم میزنند و به دنبال آن صدای ناله کودکان در آن به گوش میرسد. در کنار اینها باید به تصاویر برداشته شده از این دو شهر نیز اشاره کرد که حاوی اشکالی مبهم و محو هستند. حتی ساکنان شهرهای مجاور از ورود به این دو شهر اجتناب میکنند.
درختان خاموش، ژاپن
این مکان عموما به نام آئوکیگاهارا ((Aokigahara نامیده میشود که به معنای دریای سیاهی از درختان میباشد. این منطقه 35 کیلومتری در شمال غرب پایه کوه فوجی در کشور ژاپن قرار گرفته است. به دلیل تراکم بالای درختان این ناحیه قدم زدن در آن حتی درنور روز هم مثل راه رفتن در شبی تاریک میباشد. علاوه بر این به دلیل فقدان جریان هوا در آن هیچ جانور زندهای نیز در این جنگل زندگی نمیکند. اما این تمام ماجرا نیست، برطبق گزارشات اینجا پس از پل گلدن گیت دومین رتبه از نظر میزان خودکشی در جهان را از آن خود کرده است! فقط تصور کنید تعداد ارواحی را که در این فضای خاموش و تاریک پرسه میزنند. سالانه در حدود 100 نفر آخرین نفسهای خود را در این فضای مبهم و عجیب میکشند. شاید در حالی که مسئولان در حال جمع آوری اجساد گروهی هستند در گوشهای دیگر تعدادی از آنها بدون هیچ نشانی در حال پوسیدن باشند. حتی اعلانهایی در اطراف نصب شده تا مردم را تشویق کرده تا از خودکشی صرفنظر کنند. حال تصور کنید که اگر حتی یک درصد این اجساد هم مثل ساداکو (شخصیت فیلم ژاپنی حلقه) باشند در این سکوت ابدی چه در انتظار شماست؟!
جزیره عروسکها، مکزیک
اگر شما از عروسکها میترسید پیشنهاد میکنم از خواندن ادامه این مطلب برای سلامت خودتان هم که شده اجتناب کنید.
در ناحیه کوچکی از مکزیک جزیرهای مصنوعی و دیدنی وجود دارد که متعلق به دن جولیان سانتانا بررا(Don Julian Santana Barrera) و خانوادهاش میباشد. پس از این که جسد دختر کوچکی شناور در کانالی در همان نزدیکی کشف شد، دن جولیان شروع به جمع آوری عروسک کرد. او بخشهایی از آنها را دور انداخته و سپس عروسکها را از درختان آویزان میکرد. هدف او از این کار دورنگهداشتن اشباح و ارواح شیطانی بود، حداقل این چیزی است که تاریخ به ما میگوید. در سال 2001 دن جولیان در سنین پیری درگذشت اما جزیره مخوف و عروسکهای رهاشدهاش باقی ماندند. اما علت مرگ دن چه بود؟ جسد او توسط برادرزادهاش شناور در همان کانالی پیدا شد که مدتها قبل پیکر بیجان دختر بچه را از آن بیرون آورده بودند! مدتها پس از این واقعه توریستهایی که از این ناحیه بازدید میکنند مدعی هستند که زمزمه عروسکها را میشنوند که از آنها میخواهند هر چه سریعتر آنجا را ترک کنند. عروسک موقرمز معروفی را میشناسم که مطمئنا این مکان را بسیار دوست خواهد داشت؟!
موزه کشتار دسته جمعی تول اسلنگ (Toul Sleng)، کامبوج
اول از همه باید گفت اینجا مکانی است که در زمان حکومت خمرهای سرخ قتل عامی گسترده در آن صورت گرفته است. دوم اینکه اکنون اینجا به حال خود رها شده و به عنوان جاذبه گردشگری از آن نام برده میشود. پس به همین دلیل جای تعجب نیست که ارواح هم در این مکان رفت و آمد میکنند البته نه فقط امروز بلکه تا ابد اینجا مکان مورد علاقه آنهاست. برطبق اسناد تاریخی این مکان در ابتدا به عنوان دبیرستان تاسیس شد سپس به زندان امنیتی تغییر کاربری داد. جایی که در آن به شکنجه و قتل عام زندانیان مبادرت میشد که اغلب آنها سربازان سابق و یا مسئولان دولتی رژیم سابق به شمار میآمدند، البته دولت جدید خانوادههای این قربانیان را نیز از قلم نمیانداخت. امروز ارواح 17.000 نفر که در این مکان کشته شدند درسالنها و راهروهای آن گشت و گذار میکنند. فریاد کمک خواهی آنها در راهروها طنین انداز شده و از سوی بازدید کنندگان شنیده میشود. همچنین در طول شب اشباح زیادی در این مکان رویت شدهاند.
خانه مرموز وینچستر، سن خوزه
به عنوان یک کودک دوست داشتیم گاهی دوستانمان را با تصور خانهای تسخیر شده اذیت کنیم اما این خانه حقیقتا تسخیر شده است. این خانه مرموز در ناحیه سن خوزه قرار داشته و به سارا وینچستر تعلق دارد. خانهای ویکتوریایی با 160 اتاق که درست مثل یک مارپیچ ساخته شده و دارای راهروهای طولانی و اتاقها و مسیرهای مخفی زیادی است. این خانم در طول زندگیش از رفاهی کامل برخوردار بود هرچند همه چیز پس از آنکه همسر و دو دختر کوچکش را در پی یک بیماری از دست داد تغییر کرد. به دنبال این وقایع سارا دچار افسردگی شدیدی شده و هرگز از این وضعیت به طور کامل بهبود نیافت. بنابر نظر طرفداران ارتباط با ارواح، ثروت این خانواده توسط ارواح گذشتگان تسخیر شده است، ارواحی که برای تجارت و پیشرفت این خاندان و به ضرب گلولههای خارج شده از تفنگهای ساخت آنان از پای درآمده بودند. به همین دلیل سارا وینچستر این خانه را ساخت تا منزلگاهی برای این ارواح ناراضی فراهم کند. و نتیجه تلاش او همین چیزی است که میبینید.
دادلی تاون (Dudley Town)، کانکتیکات
اینجا منطقهای ممنوعه است اما بسیاری از ماجراجویان به دلیل داستانهایی در مورد اشباحی که در جنگلهای این منطقه پرسه میزنند به این ناحیه وارد میشوند. بر طبق شایعات این نقطه بواسطه نجیبزادهای انگلیسی و یکی از نیاکان برادران دادلی از ساکنین این شهر، نفرین شده است. در انگلستان ادموند دادلی به دلیل توطئه علیه شاه هنری هفتم تبعید و مورد نفرین قرار گرفت. بعدها این نفرین همراه خانواده او به نیوانگلند آمده و راهش را به این شهر نیز باز کرد. بسیاری میگویند پس از آنکه این خانواده در شهر مستقر شدند حوادثی مرموز همچون قتلها، خودکشی، بلایای طبیعی، تصادفات مرگبار و ناپدید شدن افراد در این ناحیه رخ دادند.
بیمارستان روانی بایبری (Byberry)، فیلادلفیا
اگر تنها یک بیمارستان روانی به دلیل روشهای درمانی اش به شهرت رسیده باشد همین بیمارستان واقع در فیلادلفیا است. این بیمارستان در 1907 تاسیس شد و عمدتا با آدمکشان دیوانهای که اقدام به جنایت کرده بودند سرو کار داشت. در سال 1960 ظرفیت بیمارستان به حدود 7000 بیمار رسیده بود. در سال 1990 و به دنبال وضعیت نامناسب امکانات و عدم تامین نیازهای بیماران و نیز به دلیل رفتار غیر انسانی که با آنان صورت میگرفت این بیمارستان به موجب قانون تعطیل شد. در سال 2006 و به دنبال گسترش اخباری مبنی بر رویت ارواح شیطانی در این ناحیه این ساختمان تخریب شد. بسیاری از این شایعات و تجربیات روحی پس از این واقعه متوقف شد اما البته این بیمارستان در زمان فعالیتش بیشتر تسخیر شده بود. کارکنان بیمارستان بیماران را مورد آزار و اذیت قرار داده و با بیماران زن رفتاری غیر انسانی داشتند. بیماران یکدیگر را به قتل رسانده و اعضاء بدن خود را قطع میکردند. اجساد بسیاری از آنها مدتها پس از مرگشان پیدا میشد.
شهر جهنمی (Hell Town)، اوهایو
در شمالیترین نقطه اوهایو میتوانید ترسناکترین ناحیه این منطقه به نام شهر جهنمی را بیابید. در طول دهه 1970 دولت ساکنین این شهر را به دلیل طرحی برای ساخت پارک ملی دراین ناحیه اخراج کرد و به دنبال آن این شهر متروکه شد، هر چند که این طرح هیچگاه جامه عمل به خود نگرفت. بر طبق نظر کارشناسان ساخت جاده استنفورد که منتهی به پارک میشد متوقف شده و بعدها به نام پایان دنیا نامیده شد. جالب است اینطور نیست؟ اگر شما در پیمودن این مسیر اصرار داشته باشید سر راهتان با ارواحی در دل جنگل که همچون شیطان پرستان رژه میروند مواجه میشوید شاید هم دیوانهای فراری به تورتان خورد. ممکن است با مارهای غولآسای تغییر شکل یافته و غیر طبیعی رودررو شوید که نتیجه قرصهای شیمیایی هستند که در این ناحیه مورد آزمایش قرار گرفتند. اگر درصدد برآیید این منطقه را ترک کنید سر از گورستان بوستون در میآورید و درختان رقصانی که بر فراز گورها در انتظار شما هستند!
صومعه لوچیو، ایتالیا
در ایتالیا گفته میشود این صومعه توسط راهبانی که در آن زندگی میکردند ساخته شد. اما تاریخ به ما چیزی کاملا متفاوت میگوید. در سال 1684 تعدادی از دخترانی که در این ناحیه زندگی میکردند توسط ارواح شیطانی اغوا میشدند و برای ملاقات با راهبان رهسپار صومعه میشدند. این دختران این توانایی را داشتند که راهبان را تسخیر کرده و آنها را به شیاطین تبدیل کنند همان راهبانی که بعدها این صومعه را بنیان نهادند. بعدها این مکان به جایی برای انجام تشریفات شیطان پرستان، پرستش شیطان، قربانی کردن کودکان و رفتارهای وحشیانه تبدیل شد. در 1784 و با گذشت صد سال از ساخت این مکان و در پی ارسال اخباری از این وقایع به رم این صومعه تعطیل شد. امروزه مهی مرموز در اطراف برجهای این صومعه پیچ و تاب میخورد. حتی زمانی که شرایط آب و هوایی دلیلی بر ایجاد آن ندارند باز هم این مه قابل رویت است!
مرتضی احمدی درگذشت
مرتضی احمدی - هنرمند پیشکسوت - ساعاتی قبل در منزلش از دنیا رفت.
ناشر آلبومهای مرتضی احمدی با تأیید این خبر به خبرنگار سرویس تلویزیون و رادیو ایسنا، گفت: این هنرمند پیشکسوت دو ساعت پیش، یکشنبه - 30 آذر ماه - به دلیل مشکل ریوی در منزلش درگذشت.
خبرنگار ایسنا پس از تماس با منزل مرتضی احمدی موفق به گفتوگو با نوهی این هنرمند پیشکسوت - بهرنگ بقایی - شد که وی نیز خبر درگذشت پدربزرگش را تایید کرده است.
او که حال چندان مساعدی نداشت، ارائهی اطلاعات بیشتر در این خصوص را به ساعاتی بعد موکول کرد.
مرتضی احمدی در آخرین گفتوگویش با ایسنا، از حال و روزش سخن گفته بود و امیدوار بود که زودتر حالش خوب شود.
مرتضی احمدی که حدود سه هفته پیش، به سختی میتوانست، صحبت کند، درد پاهایش او را بیشتر اذیت میکرد و میخواست، برای درمان درد پاهایش روزانه فیزیوتراپی میشود.
این هنرمند درگذشته که در عرصه هنر فعالیتهای زیادی داشته، ضمن اظهار امیدواری نسبت اینکه حالش خوب شود، گفته بود: راستش حالم چندان فرقی نکرده است و همچنان تحت نظر پزشک هستم، امیدوارم بهتر شوم.
زندهیاد احمدی در سال ۱۳۰۳ در جنوب تهران به دنیا آمد. برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت.
در شانزده سالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران و پس از آن در باشگاه راهآهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.
پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر در ۱۳۲۱ با کمک عدهای از دوستانش «تماشاخانه ماه» را روبهروی باغ فردوس دایر کرد اما پس از چند هفته مجبور به ترک آنجا شد. در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیش پردهخوانی کرد و در نتیجه آن بازیگر تئاتر هم شد. مدتی بعد پدرش از فعالیت او در تئاتر مطلع شد و او را از خانه بیرون کرد. مرتضی احمدی پس از مدتی همزمان با هنرپیشگی در راهآهن تهران بهعنوان تعمیرکار استخدام شد.
مرتضی احمدی برای اولین بار به سبک بیات تهران در پیش پردهها آواز خواند. احمدی در سال ۱۳۲۳ به رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) به کار کردن پرداخت تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و از جمله تیپی به نام «بابا جاهل گریان» اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربیننده «هردمبیل»، نوشته پرویز خطیبی را بازی کرد. در نظرخواهی از مردم در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشه رادیو انتخاب شد.
وی در ۱۳۲۶ گوینده فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیه انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت اما پس از بازگشت به تهران از نو کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام «تکمضراب» از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است میتوان از «سلطان صاحبقران»، «هفت شهر عشق» (۱۳۵۶)، «آئینه و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان)» نام برد.
در فروردین ۱۳۴۹ نیز احمدی به دعوت علی حاتمی ترانه عنوانبندی فیلم «حسن کچل» را، ضربیخوانی کرد (که به نام روحوضی نیز شناخته میشود). در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحه موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. مرتضی احمدی بیش از چهارصد ترانه ضربی و صد و پنجاه ترانه فکاهی خوانده است، این ترانه هااز نوشتههای نصیریفر، نویسنده کتابی است به نام مردان موسیقی سنتی و نوین ایرانکه بیشتر کارهای موزیکال مرتضی احمدی از آن کتاب گرفته شده است.
از ماندگارترین آثار احمدی میتوان به کار صدایی (نوعی دوبله) وی در مجموعه «پینوکیو» اشاره کرد که در آن در نقش «روباه مکار» صداپیشگی کرده است.
«آرایشگاه زیبا»، «کتوشلوار خواستگاری»، «دانیومن» و... از کارهای تلویزیونی مرتضی احمدی است. وی در انیمیشن «شکرستان» هم صداپیشگی کرده است.
منبع : ایسنا