سیادرکا نیوز

سیادرکا نیوز

علمی - فرهنگی - اجتماعی - هنری
سیادرکا نیوز

سیادرکا نیوز

علمی - فرهنگی - اجتماعی - هنری

اسلحه 9 لول


در زمانی که اسلحه های کمری تازه اختراع شده بودند قدرت کم آن‌ها باعث شد تا سازندگان به فکر ایجاد خروجی بیشتر باشند تا با شلیک تعداد بیشتر تیر توانایی کم اسلحه جبران شود.این تلاش منجر به ساخت اسلحه‌هایی شد که امروز ظاهر آن‌ها برای ما عجیب است و این شکل ظاهر عجیب کلکسیونرهای اسلحه را وامی دارد تا برای تصاحب آن هزاران دلار پول خرج کنند.


 
 
 

سنگین ترین دوچرخه جهان


سنگین ترین دوچرخه جهان


یک مرد هلندی با راندن سنگین‌ترین دوچرخه جهان رکورد گینس را بدست آورد.

دوچرخه ای که در حدود 749 کیلوگرم وزن دارد، سنگین‌ترین دوچرخه جهان با قابلیت راندن است.

 به نقل از پایگاه اینترنتی ثبت رکوردهای جهانی گینس، «ووتر وندن» هلندی با ساخت سنگین‌ترین دوچرخه جهان در سال 2010 میلادی به این رکورد دست یافت.
 
     
 منبع: ایسنا

صحنه هایی دردناک از بچه هایی که در آتش مدرسه سوختن


به مناسبت کشته و زخمی شدن 38 دانش آموز مدرسه ابتدایی دراثر

آتش سوزی بخاری نفتی در یکی از مدارس ابتدایی  درپیرانشهر 
 
عکسها را که مربوط به یک آتش سوزی مشابه در دوسال گذشته

سیستان بلوپستان است , جهت یادآوری فراموشیمان ایمیل می کنم

ب
ه
راستی ما را چی می شود و بر ما چه رفته است؟؟ چه رخوت

عجیبی بر ما حاکم شده است؟ انجام یک بازدید ایمنی برای آموزش

وپرورش با کمک آتش نشانیهای استانها چقدر خرج دارد؟ برای

استانداران یا فرمانداران چطور؟

صحنه ها دردناک است و دردناک تر از آن فراموشی ماست

درد آن ها التیام نیافته - فراموش نکنیم
 
عمریست شیطان فریاد می زند: انسان بیاورید، سجده خواهم

کرد.
 
 
آقای شهردار این تصاویر را قبلا دیده اید؟

تصاویر کودکانی که به خاطر آتش سوزی در مدرسه و به

خاطر نبود بخاری گازی و امکانات گرمایشی مناسب به این

چهره افتاده‌اند ....
 
آیا کمک به مردم روستایی و به دور از امکانات مملکت

خودمون از بذل بخشش برای کشورهای دیگه واجب تر

نیست؟

و بسیار پرسش های بی پاسخ دیگر ...
 
 
 
 
ثمانه عظیمی دانش آموز حادثه دیده

ثمانه عظیمی دانش آموز حادثه دیده بر اثر آتش سوزی
 مدرسه روستایی از توابع شیراز

رضا حقیقی دانش آموز حادثه دیده
 
 
 
دستان نرگس حیدری دانش آموز حادثه دیده
نظافت دستان
 نرگس حیدری دانش آموز حادثه دیده بر
 اثر آتش سوزی بخاری نفت سوز توسط مادر
 
 
نرگس برای عکاس نمی‌خندد

برق نگاه معصومشان ‌با قاب‌های چو بی در دست که در

آن ‌چهره‌هایی متفاوت از تصویر فعلی‌اشان را نشان‌ می‌داد،

آتش به دلمان زد.

عمق نگاه نافذشان شرمسارمان کرد که چرا نباید یک بخاری

استاندارد در کلاسشان می‌بود، و انگشت‌های ذوب شده‌

نرگس در کنار کتاب فارسی کلاس سوم ما را ناخودآگاه به یاد

حسنک کجایی، تصمیم کبری، روباه و خروس و ده‌ها درس

خاطره‌انگیز دیگر این دوره انداخت.

نمی‌دانیم وقتی به درس پترس فداکار می‌رسند، چه تصویری

از انگشت پترس در ذهنشان شکل خواهد گرفت و حتی

نمی‌دانیم آیا به خاطر گرمی مشعل دهقان فداکار، او را

دوست می‌دارند. دخترکان و پسرکانی با قاب‌های بزرگ در

دست که حسرت و رنج در چشمانشان موج می‌زند،

بچه‌هایی که رنگ نداشته دیوار خانه‌اشان حکایت از جیب

خالی والدینشان برای هزینه‌های سرسام‌آور درمان دارد و

نمی‌دانیم چرا تا به امروز گره‌های چروک چهره‌‌هایشان که

قرار بود ترمیم شوند، هنوز باز نشده است و این پرسش که

آیا در میان سیل پزشکان این مرز و بوم کسی حاضر است با

ظرافت انگشتانش مرهمی برای صورتکان این بچه‌ها باشد،

ما را به خود مشغول کرده است.

نرگس در روستایشان به دنبال مرغ خانه‌اشان می‌دود تا

شاید با سر و صدای مرغ و خروس‌های خانه بتواند اندکی

خود را تخلیه کند..

نرگس در کنار دیگر بچه‌های قربانی غفلت ما در کنار بچه‌های

روستا برای گرفتن یک عکس حاضر می‌شود اما او برای

عکاس نمی‌خندد.

نرگس دفتر مشقش را باز می‌کند، با زحمت و با کمک دست

دیگر مداد سیاه را در دست می‌گیرد و در سطر اول

می‌نویسد: ای کاش کلاسمان آتش نمی‌گرفت