جلوگیری از برخورد با عابر پیاده در نور کم و هوای بد، با سیستم رادار مانند پاناسونیک
احتمالا تا کنون درباره سیستم های جلوگیری از تصادف مطالبی خوانده اید و می
دانید که برخی از آنها هم قرار است در آینده نزدیک، در اتومبیل هایی مانند
بنز و BMW استفاده شوند. اما هرگاه درباره ایده ها و طرح های اولیه سیستم
جلوگیری از تصادف صحبت به میان می آید، اولین نکته، شیوه تطبیق آن با شرایط
محیطی واقعی است. و در خصوص عملکرد این سیستم ها در مه شدید، نور کم، یا
آب و هوای طوفانی سوالاتی مطرح می شود.
اکنون پاناسونیک سیستم ویژه خود را رونمایی کرده که همانند دیگر طرح ها، بر
پایه تکنولوژی رادار کار می کند. پاناسونیک این سیستم جلوگیری از تصادف را
برای جاده های با نور کم و شرایط محیطی که میزان دید شدیدا کاهش می یابد،
بهینه سازی نموده است. سیستم اجتناب از تصادف پاناسونیک مانند دیگر طرح ها و
کانسپت های موجود، از تکنولوژی امواج میلیمتری رادار برای تشخیص عابران
پیاده و دوچرخه سواران استفاده می کند.
از آنجایی که انسان ها امواج رادار ضعیف تری را نسبت به ماشین ها بازتاب می
دهند، این شرکت توالی کد جدیدی برای پالس های رادار طراحی کرده که حساسیت
بالاتری داشته و باعث می شود عابر پیاده بهتر و دقیق تر تشخیص داده شود. به
گفته پاناسونیک، این طرح جدید چنان کارایی دارد که می تواند عابران را از
فاصله ۴۰ متری تشخیص داده و در نور کم، باران، مه، برف و نور خیره کننده
خورشید، به کمک راننده بیاید. اما همانند بسیاری از همتایان خود، هنوز خبری
از زمان ارائه تجاری این سیستم و استفاده آن در اتومبیل ها خبری نیست؟
نظر شما در خصوص چنین سیستم های امنیتی در اتومبیل چیست؟ آیا باعث ایمنی
بیشتر برای سرنشینان خودرو و عابران پیاده خواهد شد؟ یا اینکه با القاء
اطمینان خاطر کاذب به راننده، خطرات را افزایش می دهد؟
کاریزما (یا جَذَبه) همیشه یک موضوع جذاب و بحث بر انگیز بوده است. وقتی به کسی بگویید که «می خواهم کاریزما را به تو یاد بدهم» بلافاصله سینه جلو خواهد داد و به شما خواهد گفت: «ولی من فکر میکردم این چیزی است که یا داری، یا نداری!» بعضیها آن را یک ویژگی غیرمنصفانه میدانند، دیگران مشتاق آموختنش هستند، ولی بدون شک همه مسحور آن هستند. و حق هم دارند که باشند. آدمهای کاریزماتیک دنیا را تحت تأثیر قرار میدهند، آنها پروژهها، یا کمپانیها، یا امپراطوریهای جدیدی را بنا میکنند.
کاریزما چه سودی برای شما دارد؟
تصور کنید که زندگی شما چگونه خواهد بود: اگر در آن لحظهای که وارد یک
اتاق میشوید، دیگران بلافاصله متوجهتان شوند، مایل به شنیدن حرفهای شما،
و مشتاق گرفتن تأییدتان باشند. این یک سبک زندگی افراد کاریزماتیک است.
کاریزما باعث میشود دیگران دوستتان داشته باشند، به شما اعتماد کنند، و
بخواهند که تحت رهبریتان کار کنند. همین ویژگی است که تعیین میکند: شما
یک رهبر هستید یا یک دنبالهرو. ایدههاتان فراگیر میشوند یا خیر. و اینکه
پروژههای شما به خوبی اجرا خواهند شد یا نه.
چه شما خوش تان بیاید یا نیاید، این کاریزما است که میتواند دنیا را به
جلو ببرد. میتواند افراد را به انجام آنچه که شما از ایشان میخواهید
وادار کند. و البته، داشتن کاریزما در حیطه شغلی هم بسیار حیاتی است. چه
برای یک شغل جدید ثبت نام کرده باشید، و چه بخواهید در سازمانتان پیشرفت
کنید، کاریزما برای نیل به هدف کمکتان میکند. مطالعات و تحقیقات مختلف
نشان دادهاند که افراد کاریزماتیک نمرات شغلی بالاتری میگیرند و از دید
مافوقها و زیردستان، آدمهای مؤثرتری هستند.
اگر شما رهبر یک گروه هستید یا میخواهید باشید، کاریزما اهمیت زیادی دارد.
زیرا به شما یک مزیت رقابتی، برای جذب و حفظ نخبهها میدهد. تحقیقات نشان
داده که افرادِ زیر نظر یک رهبر کاریزماتیک، بهتر عمل میکنند، کارشان را
مؤثرتر از کار دیگران تلقی میکنند، و نسبت به کسانی که زیردست یک مدیر
اثرگذار ولی فاقد کاریزما هستند، اعتماد بیشتری به مافوق خود دارند.
رابرت هاوس (پروفسور دانشکده تجارت وارتو) میگوید که کاریزمای رهبر «باعث
میشود زیردستانش هدف او را بسیار جدی بگیرند، از خودگذشتگیهای مهمی انجام
دهند، و بالاتر و فراتر از ندای وظیفهشان عمل کنند.» آن چیزی که باعث
میشود یک فروشنده، پنج برابرِ همکارانش فروش کند، کاریزما است. این
کاریزما است که تفاوت میان نوآورانی که سرمایهگذاران را پشت در منتظر نگاه
میدارند و دیگرانی که برای یک وام به بانک التماس میکنند را مشخص
میکند.
بر خلاف نظر عموم مردم، هیچکس به طور مادرزادی کاریزماتیک نیست. اگر
کاریزما یک ویژگی ذاتی بود، آدمهای کاریزماتیک همیشه مسحورکننده بودند،
ولی اینطور نیست. حتی برای یک فوقستاره هم، کاریزما میتواند یک لحظه
حضور داشته باشد و لحظهای بعد خیر. برخی از این افراد می توانند کاریزمای
خودشان را به سادگیِ فشردن یک دکمه خاموش کنند و کاملاً از رادار محو شوند.
برای روشن کردن آن نیز کافی است تغییراتی را در زبان بدن خود (Body
Language) ایجاد کند.
در سالهای اخیر یک تحقیق گسترده انجام شده که نشان میدهد کاریزما نتیجهٔ
رفتارهای خاص غیرشفاهی است، و نه منتج از کیفیتهای ذاتی یا جادویی افراد.
به همین خاطر است که سطوح کاریزما در نوسانند: حضور آن بستگی دارد به این
که آیا فرد مورد نظر، آن رفتارهای خاص را از خود بروز میدهد یا خیر.
آیا هرگز برای شما پیش آمده که کاملاً احساس اطمینان قلب داشته باشید و در
یک وضعیت خاص، به اصطلاح «خدایی کنید؟» حالتی که افراد پیرامونتان (حتی
اگر برای یک لحظه) کاملاً تحت تأثیر شما قرار گرفته باشند. ما لزوماً این
لحظات را به عنوان کاریزما در نظر نمیگیریم و خودمان را هم برخوردار از آن
نمیپنداریم. زیرا یک پیش فرض اشتباه داریم: «افراد کاریزماتیک در تمام
لحظات و در تمام روزهای زندگیشان، مثل آهنربا جذبکنندهاند.» خیر،
نیستند! لطفاً بیدار شوید.
یکی از دلایلِ اینکه کاریزما به اشتباه پدیدهای ذاتی پنداشته میشود، این
است که مثل خیلی از مهارتهای اجتماعیِ دیگر، رفتارهای کاریزماتیک هم به
طور کلی در سالهای ابتدایی زندگی فرد، آموخته میشوند. در حقیقت، افراد
معمولاً متوجه نیستند که دارند آن را میآموزند. بلکه فقط: رفتارهای جدید
را امتحان میکنند، نتایج را میبینند، و سپس آنها را بهبود میبخشند. در
نتیجه، این رفتارها حالت غریزی به خود میگیرند.
آدمهای کاریزماتیک بیشماری را میتواند نام برد که برای به دست آوردن این
ویژگی مهم، سخت کار کردهاند و قدم به قدم آن را افزایش دادهاند. ولی از
آنجا که ما در اوج جذبهٔ فردیشان آنها را شناختهایم، سخت است که باور
کنیم این فوقستارهها همیشه به این خوبی نبودهاند. مدیر اجرایی اسبق اپل،
استیو جابز، به عنوان یکی از کاریزماتیکترین مدیران اجرایی دهه اخیر
شناخته میشود، و البته که او از ابتدا اینگونه نبود. در حقیقت، اگر نخستین
جلسات معرفی محصولِ او را دوباره تماشا کنید، خواهید دید که خجالتی و
بیدستوپا روی صحنه میآمد. و حالات رفتاریش، از «بیش از حد نمایشی» تا
«کاملاً غیرجذاب» در نوسان بود. ولی او به مرور و در طول سالها کاریزمای
خودش را افزایش داد، و میتوانید این پیشرفت تدریجی را در حضورهای بعدیاش
به وضوح ببینید.
کاریزما توسط جامعهشناسان، روانشناسان، و محققان علوم رفتاری و
فرآیندشناختی، زیر ذرهبین مطالعه و تحقیق قرار گرفته و به روشهای علمی
گوناگون (از تجربههای آزمایشگاهی و مرحله به مرحله گرفته تا پژوهشهای
زمینهیابی جغرافیایی و تحلیلهای تفسیری) بررسی شده است. موضوع این
مطالعات، رئیسجهورها، رهبران نظامی، دانشجویان و دانشآموزان، و مدیران
تجاری -از سطوح پایین گرفته تا مدیران عامل- بودهاند. به لطف چنین
تحقیقاتی، اکنون میدانیم که کاریزما در واقع مجموعهای از رفتارها است.
وقتی که برای اولین بار کسی را ملاقات میکنیم، به طور غریزی بررسی میکنیم
تا ببینیم که آیا او یک دوست بالقوه است یا یک دشمن، و اینکه آیا قدرت و
قصد ابراز دوستی یا دشمنی خود را دارد یا خیر. قدرت و قصد، چیزهایی هستند
که ما در دیگران ارزیابی میکنیم: «آیا میتواند کوهها را برای من جا به
جا کند؟ آیا اصلاً برایش مهم هست که چنین کند؟» اصلاً برای پاسخ دادن به
پرسش نخست است که سعی میکنیم بفهمیم او چقدر ما را دوست دارد. به طور
مشابه، وقتی یک آدم کاریزماتیک را ملاقات میکنیم، این حس به ما دست میدهد
که او قدرت زیادی دارد و ما را هم بسیار دوست میدارد.
معادلهای که کاریزما را برای شما به ارمغان میآورد، بسیار ساده است. تمام
کاری که باید بکنید این است که اقتدار و اشتیاق زیادی در رفتارتان داشته
باشید، زیرا رفتار کاریزماتیک متشکل از این دو مبحث است. «مبارزه یا فرار؟»
مسئلهای از جنس اقتدار است. «دوست یا دشمن؟» نیز مسئلهای از جنس اشتیاق
است.
اما یک بُعد مهم دیگر وجود دارد که زمینهساز این دو کیفیت است: حضور فردی.
وقتی مردم تجربهٔ دیدن رفتار یک فرد کاریزماتیک را توصیف میکنند، چه آن
فرد کالین پاول باشد یا دالایی لاما، آنها اغلب به حضور فوقالعادهٔ او
اشاره میکنند. در بحث آموزش مدیران اجرایی، «حضور داشتن» مهمترین جنبه
کاریزمای فردی است. زیرا آنها میخواهند حضور اجرایی یا مدیریتی خود را
تقویت کنند. و این خواسته درستی است: «حضور شما» زیربنای اصلی کاریزمای شما
است، زیربنایی که همه چیز بر روی آن سوار خواهد شد. وقتی شما با یکی از
بزرگان کاریزماتیک دنیا هستید، نه تنها قدرت و تعهد مشتاقانه او را احساس
میکنید، بلکه این حس را نیز دارید که او کاملاً در اتاق با شما است و به
معنای واقعی کلمه «حضور» دارد.
پرورش کاریزما، جادویی کاربردی است: شناختی بیهمتا متشکل از چندین دانش گوناگون، که به شما نشان میدهد «کاریزما به راستی چیست و چگونه کار میکند». دنیا بدل به آزمایشگاه فردی شما خواهد شد، و هر بار که یک نفر را ملاقات میکنید، فرصت آزمودن اندوختههایتان را به دست خواهید آورد. میآموزید که چگونه اثرگذارتر، مجابکننده، و امیدبخشتر شوید. و خواهید آموخت که چگونه کاریزمای خود را به اطراف بگسترانید، طوری که وقتی وارد اتاق میشوید، مردم بگویند: «وآو، این دیگر کیست؟» آیا هنوز هم فکر میکنید که از کاریزما بینیازید، یا توان پرورش آن را در خود ندارید؟
هیچ مدرکی مبنی بر سرطان زا بودن موبایل وجود ندارد - اما دانشمندان هنوز آن را غیر محتمل نمی دانند!
سرطان مغز تا کنون در مقیاس جهانی هیچ رشد معنی داری را در ارتباط با استفاده از تلفن همراه نشان نداده است. دانشمندان عقیده دارند که این می تواند دلیلی ساده برای عدم وجود ارتباط میان این دو باشد. اما از طرفی هم هنوز در این خصوص نمی توان با اطمینان اظهار نظر کرد.
تلفن هوشمند BlackBerry 10 مهرماه وارد بازار می شود
شرکت RIM با وجود سابقه قدرتمنداش، حالا در بازار تلفن های هوشمند اوضاع خوبی ندارد. تلفن های بلک بری تا چند سال پیش بازار آمریکا و بخشی از اروپا را در تصرف خودشان داشتند. اما با ظهور آی او اس و اندروید این شرکت که بر روی سیستم عامل خودش پافشاری می کرد از بازار رقابت عقب افتاد.
اما «ریم» بر عکس نوکیا که پس از مدتی از سیمبیان دست کشید و به ویندوز فون
روی آورد، همچنان روی سیستم عامل خودش پافشاری می کند و در حال ارایه نسخه
جدیدی از سیستم عامل اش است تا با دیگران رقابت کند. به نظر می رسد قرار
است تلفن هوشمند جدید این شرکت بر مبنای سری جدید BlackBerry 10 را در
مهرماه ببینیم.
این شرکت هنوز مشخصات فنی زیادی در مورد سخت افزار و یا سیستم عامل جدید
این تلفن ارایه نکرده است. تنها چند عکس از سیستم عامل جدید لو رفته و فقط
می دانیم که این سیستم عامل در مرحله اول بر اساس رابط کاربری لمسی کار
خواهد کرد. اما بسیاری از کارشناس ها پیش بینی می کنند که ریم ارایه موفقی
نداشته باشد. آنها می گویند زمان برای این شرکت از دست رفته است.
زمانی که نسل جدید بلک بری وارد بازار می شود باید با نسل ششم آیفون،
اندروید جدید و مجموعه متنوعی از تلفن های ویندوز فون رقابت کند و همین
موضوع این شرکت را در بازار تلفن های هوشمند بسیار عقب نشان می دهد.
سهم بازار این شرکت در حال حاضر در آمریکا به کمتر از ۶.۵ درصد رسیده. اما
نباید فراموش کنیم که این شرکت تا چند سال پیش، بیشتر از ۵۰ درصد سهم بازار
آمریکا را در اختیار داشت.
با وجود این سابقه، شما فکر می کنید BlackBerry 10 شانسی برای رشد مجدد در بازار سخت رقابت سیستم عامل های تلفن هوشمند دارد یا نه؟
جزییات فوقالعاده دقیق نقشه های گوگل هر مخاطبی را به خود جلب میکند. متاسفانه یکی از ضعف های این برنامه این است که برای مسیریابی نیاز به اینترنت دارد و این موضوع برای ما در ایران میتواند مشکلاتی را بوجود آورد. شما می توانید ضمن این که google Maps را به رایگان در گوشی خود دارید، از اپلیکیشن مسیریابی Sygic نیز استفاده کنید. این اپلیکیشن که کاملا به صورت آفلاین کار می کند، شما را در طول مسیر گام به گام راهنمایی می کند. این اپلیکیشن برای اندروید 39.99 دلار و برای iOS 49.99 دلار است که برای دانلود آن میتوانید به وبسایت این شرکت مراجعه کنید. هر چند که در نسخه جدید گوگل مپز می توانید نقشه ها را دانلود کرده و به صورت آفلاین در اختیار داشته باشید.